کد مطلب:314628 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:277

علی از نظر قرآن و سنت
علامه حلی در كتاب نهج الحق برای اثبات مقام امامت علی (علیه السلام) به هشتاد و هشت موضع از قرآن كریم تمسك جسته كه به شهادت خود اهل تسنن در فضیلت آن حضرت نایل شده است. در ملحقات احقاق الحق نود و چهار موضوع دیگر نیز از قرآن به استناد كتب اهل سنت بر آن اضافه گردیده است. حتی در كتب ایشان درج است كه رسول اكرم (صل الله علیه و آله) فرمود: خدای تبارك و تعالی در قرآن آیه ای نازل فرموده كه در آن خطاب به اهل ایمان شده باشد مگر اینكه علی (علیه السلام) سركرده و امیر آن است.

احادیثی كه از پیغمبر اكرم (صل الله علیه و آله) در فضایل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده از حد احصار و شمارش بیرون است. تنها در ملحقات احقاق الحق، حدود 8 جلد قطور اختصاص به نقل فضایل آن حضرت از كتب اهل تسنن داده شده است. [1] .

ما فقط نمونه ای از آن را اینجا نقل می كنیم.

رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود: خدا وحی نموده كه: علی (علیه



[ صفحه 29]



السلام) سرور مسلمانان، امام پرهیزگاران و پیشرو روسفیدان است. [2] نیز فرمود: علی (علیه السلام) برادر من، وزیر من و بهترین كسی است كه بعد از خود به جای خواهم گذاشت. [3] نیز هر پیامبری دارای وصی و وارث است، و وصی و وارث من علی بن ابیطالب است. [4] .

نیز جبرئیل پیش من آمد دیدم بر یك پرش نوشته بود: لا اله الا الله محمد رسول النبی، و بر پر دیگر: علی الوصی. [5] .

نیز هر كس بخواهد بنگرد به آدم در علم و به نوح در پرهیزگاری و به ابراهیم در حلم و به موسی در هیبت و به عیسی در خداپرستی، به علی بن ابیطالب (علیه السلام) بنگرد. [6] نیز علی مانند ستاره سحری بر اهل بهشت می درخشد. [7] نیز «ای مردم» تا در دوستی علی هستید هیچ گاه گمراه نشده و نابود نخواهید گشت و اگر از او پیروی نكنید بیراهه ها و هوس ها شما را گمراه خواهد كرد. [8] .

نیز حضرت علی (علیه السلام) بهترین افراد بشر است و هر كس در وی شك كند، كافر است. [9] نیز دو هزار سال پیش از آفرینش آسمان ها و زمین، بر در بهشت نوشته است لا اله الا الله محمد رسول الله علی أخو رسول الله. [10] .



[ صفحه 30]



نیز گوشت علی گوشت من و خون او خون من است و او مخزن علم است. اگر بنده ای سه هزار سال تمام [در مسجدالحرام] بین ركن و مقام، خدا را عبادت كند ولی در حال مرگ علی را دشمن بدارد خدا او را در روز قیامت میان جهنم سرنگون كند. [11] نیز حق علی بر این امت مانند حق پدر بر فرزند است. [12] نیز هیچ فردی در روز رستاخیز قدم از قدم بر نمی دارد تا در چهار چیز بازپرسی شود: عمر خود را چگونه به سر برده؟ تن خود را در چه فرسوده ساخته؟ دارایی خود را از چه به دست آورده و در چه راهی صرف كرده؟ و در محبت ما اهل بیت چگونه بوده است؟ [13] .

نیز دوستی علی، مایه رهایی از آتش جهنم است. [14] نیز اگر بنده ای، به درازی عمر نوح، در عبادت به سر برد و به قدر كوه احد در راه خدا طلا انفاق كند، نیز هزار بار حج به جا آورد و در میان صفا و مروه مظلوم كشته شود ولی با تو ای علی دوستی نكند، به بهشت راه نخواهد یافت و بوی آن را نخواهد بویید! [15] .

نیز اگر امت من چندان روزه بگیرد كه مانند كمان خمیده شوند و چندان به نماز بایستند كه مانند تیر راست شوند، پس تو را دشمن بدارند، خدا آنان را به روی در آتش دوزخ اندازد. [16] .

نیز اگر درختان قلم باشند و دریا مركب و جنیان حسابگر و انسیان نویسنده، از



[ صفحه 31]



شمارش و احصای فضایل علی بن ابیطالب بر نخواهند آمد. [17] همچنین از نبی اكرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه آن شب كه حضرت در معراج در بیت المقدس التفات و توجهی به انبیا كرده و فرمود:

شما به چه چیز شهادت می دهید؟ عرضه داشتند: شهادت می دهیم كه معبودی جز الله نیست و همانا تو رسول او هستی و حضرت علی (علیه السلام) امیرمؤمنان می باشد. [18] نیز روایت شده كه فرمود: بر پیشانی براق (مركبی كه بر آن، سوار شدند و به معراج رفتند) نوشته شده بود:

لا اله الا الله، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، علی ولی الله علیه السلام. [19] .

نیز فرمود: آدم علیه السلام در عرش دید كه نوشته شده بود: محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علی أمیرالمؤمنین علیه السلام. [20] .

نیز فرمود: در شبی كه مرا به معراج بردند، در آسمان چهارم خروسی را دیدم كه ندا می كرد: لا اله الا الله محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و علی امیرالمؤمنین ولی الله علیه السلام. [21] .

علی ولی الله نقش نگین انگشتر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم



[ صفحه 32]



یكی از زیبایی های زندگی، انگشتر به دست كردن است كه هم منافع مادی و منافع معنوی و روانی دارد، در روزگاران گذشته انگشتر هر فردی به الفاظ و عبارات و نقش هایی تزیین می گردید كه به جای انواع مهرهای اداری امروز از آن استفاده می گردید، و با آن پایان نامه های رسمی را مهر می كردند، نسبت به انگشتر رسول خدا (صل الله علیه و آله) خاطره ای را حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) نقل فرموده كه شنیدنی است، امام حسین (علیه السلام) فرمود:

حضرت رسول (صل الله علیه و آله) انگشتر خود را به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) داد تا به مغازه انگشترسازی برده و بر روی نگین آن جمله محمد بن عبدالله را بنویسد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) انگشتر را به استاد انگشترساز تحویل داد و دستور رسول خدا را ابلاغ كرد كه بر روی انگشتر بنویس «محمد بن عبدالله».

استاد انگشترساز به هنگام نقش گذاری دچار اشتباه شد و این جمله را نوشت: «محمد رسول الله». حضرت امیر طبق قرار قبلی نزد استاد انگشترساز رفت، وقتی انگشتر را دید فرمود: من به تو این گونه دستور نداده بودم. استاد انگشترساز گفت: راست می گویی، به هنگام نقش گذاری اشتباه كردم. حضرت علی (علیه السلام) انگشتر را به حضرت رسول (صل الله علیه و آله) رساند و عرض كرد: استاد انگشترساز به آنچه شما دستور داده بودید عمل نكرد و عذرخواهی كرد كه اشتباه كرده است.

رسول خدا (صل الله علیه و آله) انگشتر را تحویل گرفت در حالی كه به نقش آن نگاه می كرد فرمود: یا علی! من محمد بن عبدالله هستم، و من محمد رسول خدا هستم اشكالی ندارد. سپس انگشتر را بر انگشت مبارك قرار داد.



[ صفحه 33]



شب گذشت و صبحگاهان فرا رسید، وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صبح كرد و نگاه به انگشتر نمود و مشاهده فرمود كه:

زیر جمله «محمد رسول الله» جمله «علی ولی الله» نوشته شده است. پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله) تعجب كرد كه ناگاه جبرئیل فرود آمد كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ماجرای انگشتر را باز گفت. جبرئیل پاسخ داد: یا محمد! شما آنچه اراده كردی نوشتی، و ما نیز آنچه خواستیم نوشتیم. [22] .


[1] اسلام شناسي، آيت الله حاج شيخ ابوطالب تجليل تبريزي، ص 192.

[2] اسدالغابة، ج 1، ص 96.

[3] تجهيز العيش، ص 315.

[4] ذخاير العقبي، ص 317.

[5] مناقب خوارزمي، ص 88، و بحارالانوار، ج 27 ص 9.

[6] مواقف، ص 616.

[7] جامع الصغير، ص 141.

[8] ينابيع المودة، ص 250.

[9] منتخب كنز العمال، ج 5، ص 35.

[10] حلية الأولياء، ج 7، ص 256.

[11] ذيل اللئالي، ص 65.

[12] ذيل اللئالي، ص 60.

[13] مناقب خوارزمي، ص 45.

[14] كنز الحقائق ص 67.

[15] ذيل اللئالي، ص 65.

[16] ارجح المطالب، ص 45.

[17] مناقب خوارزمي، ص 18 و ص 229؛ كافية الطالب، ص 123؛ لسان الميزان، ج 5، ص 62.

[18] صراط مستقيم، نوشته مرحوم مغفور، مدافع سينه چاك اهل بيت عصمت و طهارت سلام الله عليها اجمعين، شيخ ابراهيم مهدوي (اسكندري)، ص 141، به نقل از روضة الواعظين، ابن فتال، ج 1، ص 59، منشورات رضي قم.

[19] صراط مستقيم، ص 129، به نقل از طوالع الانوار، ص 168، مطبعة الرشيدة، تهران.

[20] صراط مستقيم، ص 133.

[21] صراط مستقيم، ص 113، به نقل از اثباة الهداة، ج 285، ح 528، انتشارات علميه اسلاميه.

[22] مجموعه نهج الحياة، ج 6، ص 157 الي 160 به نقل از بحارالانوار، ج 40 ص 37 ح 72.